< < < < < <<



دختر سياستمدار


فرستادن نظرات





آرشيو


Friday, February 10, 2006

مصباح و پیروان او خطر اصلی برای ایران , اسلام و کشورهای مستقل جهان
اگر نگاهی به سابقه مصباح بیندازیم حتی تردید نمی کنیم که او نه انقلابی است نه فیلسوف است و نه حتی فقیهی مطرح. او آنگاه به میدان آمد که خاتمی در حال بهبود چهره ایران بود قبل آن هم در پرونده اش افتخاری جز تکفیر دکتر شریعتی و تنها گذاشتن خمینی در سالهای مبارزه وجود نداشت خمینی هیچ گاه حاضر نشد به وی حکمی در حد امام جماعت یک مسجد بدهد رابطه ایندو نیز هیچگاه حسنه نبود. مصباح نیز هیچگاه تا خمینی زنده بود کسی را تشویق به پیروی از او نکرد حتی یک توصیه از او در مورد ضرورت شرکت در جنگ با عراق یا کمک به تثبیت انقلاب و جمهوری اسلامی و حتی ولایت فقیه در زمان حیات خمینی وجود ندارد او چون می دید در آن زمان شانسی برای شرکت در قدرت ندارد با ظرافت تمام در این سالها به مهره چینی در حکومت پرداخت و شاگردانش را در هر جا که می توانست نفوذ داد با به میدان آمدن خاتمی و اقدامات وی در بهبود چهره ایران و پیشنهاد گفتگوی تمدنها به طرزی ناگهانی و مرموز او به عنوان مخالف جامعه مدنی و اصلاحات شمشیر از نیام کشید طرفدار سرسخت انقلاب و ولایت فقیه و حکومت اسلامی ( و نه جمهوری اسلامی ) شد و در تمام این سالها جز تقدیس خشونت کاری نکرد به گونه ای که اصلاح طلبان از وی به عنوان تئوریسین خشونت نام بردند هر جا که نامی از قتل محفلی و زنجیره ای یا برخوردهای خشونت آمیز در میان بود رد پای مصباح به عنوان فتوا دهنده به میان می آمد. اما اصلاح طلبان نتوانستند بر علیه او کاری پیش ببرند چون او تمام مراکزی را که امکان برخورد با وی از طریق آنها وجود داشت را قبلا به تصرف درآورده بود قدرت مصباح فراگیرشده بود او با چراغ خاموش در تمام مراکز اصلی قدرت نفوذ کرده بود و کسی یارای رودرروئی با وی را نداشت. قدرت بلامنازع او همانند نتایج انتخابات نهم که او سازماندهنده آن بود غافلگیرکننده بود هیچ کس او را جدی نگرفته بود و این رمز موفقیت او بود.
با به میدان آمدن پیروان مصباح در کابینه نهم اینبار مصباح تاثیر زیانبار خود را بر روابط خارجی و متحد کردن تمام جهان بر علیه ایران نشان داد او در واقع همان نقش را میان شیعیان ایفا کرد که بن لادن و ملا محمد عمر و در بین اهل تسنن. او به عنوان سفیر خشم و نفرت مسلمانان اینبار نفرت جهانی را علیه ایران و مسلمانان برانگیخت پرونده ایران به شورای امنیت رفت و همینک غربیان نژادپرست که سالها در پی بهانه ای برای حمله به ایران و به دست گرفتن منابع آن بودند مترصد استفاده از این موقعیت طلائی هستند وقتی به نتیجه اقدامات مصباح نگاه کنید نابودی ایران و استعمار آن به شیوه کنونی عراق , نمایاندن چهره خشن از اسلام در بین جهانیان و نهایتا به رفتن بخش دیگری از جهان به زیر سلطه آمریکا و غرب و خاموش کردن هر صدای عدالتخواهی زیر چتر ارعاب قدرت نظامی آمریکا و متحدانش می باشد با این حساب آیا مصباح و ایادی اش خطری برای ایران اسلام و کشورهای مستقل جهان نیستند؟ آیا نباید به اینان شک کرد ؟ آیا نباید به نفوذ سرویس های جاسوسی در میان تندروان اسلامی و پیروان ایشان شک کرد ؟ آیا نباید به سفرهای ایشان تحت عنوان چک آپ به لندن شک کرد ؟ ( ایران همینک از نظر پزشکی مشکلی برای چک آپ حضرت ایشان ندارد.) خمینی هر چند خود اسلامی مترقی را ارائه نکرد اما همیشه اسلام مرتجعین را اسلام آمریکائی می خواند و خطر آنها را به همه گوشزد می کرد و تا زنده بود مرتجعان را از خود میراند و آنان را خطرناکترین دشمنان اسلام و بدتر از منافقین می خواند اما همینک ایران زیر سیطره مصباح است با فتح خبرگان خلافت مصباح نیز دور از ذهن نیست آنگاه است که آخرین بهانه ها جهت دخالت در ایران به دست خواهد آمد آمریکا به عنوان منجی وارد عمل خواهد شد و آخرین مقاومت در منطقه را در هم خواهد شکست بازنده اصلی هم این میان اول ایران و مردمش دوم جهان اسلام و سوم کشورهای مستقل جهانند خطر مصباح جدی است توصیه های ایمنی را جدی بگیرید. ایران در خطر است. اگر اینبار نیز او را جدی نگیرید غافلگیر خواهید شد اما این آخرین غافلگیری شما خواهد بود چون بعد آن دیگر ایرانی نیست که ایرانیان بخواهند غافلگیر شوند.


Sunday, February 05, 2006

انرژی هسته ای چه کنیم ؟
در ماجرای هسته ای ایران هر دو طرف چه روحانیونی که با تبلیغات انرژی اتمی را برای مردم به یک غرور ملی تبدیل کردند تا جاه طلبی خود را ارضا کنند و چه غرب استعمارگر که همه چیز را برای خود می خواهد و امنیت را جز برای خود نمی طلبد مقصرند رفتار زورگویانه غرب که حتی نوع صلح آمیز انرژی هسته ای را برنمی تابد که مبادا عزیز دردانه لوس و ننرشان اسرائیل امنیتش به خطر افتد باعث شده ملت ایران علیرغم تنفر از رژیم عملا حول این محور گرد حکومت جمع شوند آمریکا و غرب به خوبی می توانند به جای انرژی اتمی بر روی حقوق بشر رفراندوم تحت لوای سازمان ملل ایران پرونده ایران را به شورای امنیت بکشانند اما برای نژادپرستان غربی و فرزندان هیتلر و یهودی کشان دیروز و مسلمان ستیزان امروز چیزی جز امنیت خودشان و دست پروده ننرشان اسرائیل مهم نیست آنها خواهان ایران و نفت ایرانند برای رژیم هم چیزی جز بقایش مهم نیست دیر نیست که آرمان خود ساخته انرژی اتمی و تمام آرزوهای مردم را به پای بقای نظامشان بریزند ایران از درون و برون دچار گرگها و کفتارهای درنده ای شده که در حال دریدن بدن نحیف آن هستند از تجزیه ایران سخت بیمناکم. هیچگاه نا امیدتر از حال نبودم هیچ روزنه امیدی ندارم کشورم در معرض حمله مغول دیگری است تنها راه حل تعامل با جامعه بین الملل است نه چیزی را امضا کنیم که حقمان را ضایع کند ( با امضا هر چیزی تحت این شرایط مخالفم ) نه به گونه ای عمل کنیم که غرب با تبلیغات ما را خطری برای امنیت جهان معرفی کند تعلیق صنایع اتمی تا از بین بردن اجماع جهانی علیه ایران ضروری است ایران سالهاست که انرژی اتمی ندارد با چند سال دیر و زود چیزی تغییر نمی کند اما ماجراجوئی های رژیم جمهوری اسلامی باعث خواهد شد تا برای همیشه ما را از حق مسلم مان محروم کنند به یاد نبریم که غربیها نژادپرستند و برای هیچ کسی جز خود حق حیات قائل نیستند اگر کمی صبر کنیم اوضاع تغییر پیدا می کند و آسیب پذیری ما نیز کمتر می شود ولی با سیاست فعلی همه چیز را از دست خواهیم داد نه تنها حق داشتن تکنولوژی هسته ای که حق حاکمیت یکپارچه و استقلال و تمامیت ارضی مان را. آمریکا و غرب در پی تهاجم دیگری هستند به دام کثیف آنان نیفتیم و بهانه به دست آنها ندهیم. نمی خواهم برای ششمین بار ایران اشغال شود و اینبار پاره پاره گردد. غربیان مغول صفت به هیچ چیز رحم نمی کنند غرب همیشه صحنه وحشیانه ترین اقدامات بر ضد بشریت بوده و سرشت غربیها با درنده خوئی عجین است. من نژاد پرست نیستم و از روی تنفر هم صحبت نمی کنم اما اگر تاریخ غرب را بخوانید خواهید دید که اینان دو جنگ جهانی , جنگهای صلیبی و نسل کشی سرخ پوستان و برده داری و هزاران جنایت دیگر را در تاریخ سراسر خونریزی و تجاوز خود را به راه انداختند چند ده کشور جهان را مستعمره کردند و بدترین جنایات را در حق خود و دیگر کشورها انجام دادند و هر جا پای منافعشان رسید به راحتی هر کسی را دریدند اگر اینها درنده خوئی نیست چیست حتی همینک نیز چیزی تغییر نکرده به راحتی با برتری تکنولوژیک دنیا را به انحصار خود در آورده و رد پای آنها در اکثر جنگها به چشم می خورد در جنگهای مستقیم خود همانند همین جنگ عراق هر نوع سلاح غیر انسانی نظیر بمب های فسفری و گلوله های رادیو اکتیو را به کار بردند به جانیانی چون صدام سالها میدان دادند و تمام سلاحهای کشتار جمعی را در اختیارش گذاشتند اینها برای کسی جز خود حق حیات قائل نیستند مواظب باشیم که اینان به ما رحم نخواهند کرد بهانه به دست اینان ندهیم.


Saturday, February 04, 2006

مسلمان ستیزی جانشین یهودی ستیزی
مدتی بود نمی نوشتم نه اینکه نخواهم سانسور وبلاگم در ایران باعث شده بود ننویسم مخابرات ایران همه چیز را سانسور کرده هر چیزی که به حکومت بربخورد حتی اگر دلسوزانه باشد اما آنچه باعث شد قلم به دست گیرم پخش کاریکاتورهائی بود که اول آوازه اش را شنیدم بعد در اینترنت و بعضی از روزنامه های اروپا آن را دیدم. توهینی واضح به پیامبر رحمت. من از طرفداران آزادی بیانم اما آزادی بیان نه آزادی توهین . روزنامه های دیگر هم به اسم آزادی بیان همان کاریکاتورها را پخش کردند که ما نمی توانیم به خاطر عقاید مسلمانان آزادی بیان را زیر پا بگذاریم آیا این روزنامه ها به خصوص از نوع فرانسوی و آلمانی حاضرند برای آزادی بیان اظهارات مخالفان هالوکاست را هم منتشر کنند ( من صرف نظر از مظلوم نمائی ها و سواستفاده های اسرائیل از هالوکاست معتقدم که هیتلر یهودیان زیادی را بی رحمانه به خاطر یهودی بودنشان کشت و این واقعه را محکوم می کنم اظهارات امثال احمدی نژاد را هم صرفا آب به آسیاب اسرائیل ریختن و حماقت و بی اطلاعی می دانم ) اگر به خاطر آزادی بیان است با چاپ اظهارات و نوشته های این مخالفان ثابت کنند که در مورد آزادی بیان راست می گویند. به عنوان کسی که همینک در اروپا زندگی میکنم و تاریخ اروپا و غرب را خوانده ام و رفتار نژادپرستانه آنها را دیده ام می گویم اروپائیان همیشه نژاد پرست بوده و هستند یهودی ستیزی را رسما ممنوع کرده اند اما مسلمان ستیزی را جایگزین آن کرده اند رفتارشان با مسلمانان تحقیر آمیز است و نشان از نفرت آنها دارد و رسانه هائی از همین نوع دائما مسلمان ستیزی را تبلیغ می کنند اگر حرف تروری است که بن لادن به راه انداخته که باید بگویم خود غربیها در هر کجا که بتوانند این کار را می کنند فقط این را در بوق می کنند و آن را مخفی هنوز مسلمان کشی در بوسنی را یادمان نرفته که در زیر سکوت شرم آور غرب ادامه داشت یا کشتار هر روزه فلسطینیان با یا بی دلیل که همه غرب در برابرش سکوت کرده است . به عنوان یک انسان و نه یک مسلمان توهین به پیامبر را محکوم و آن را تنها نشانه مسلملن ستیزی غربیها می دانم این واقعه را هم تعمدی و برنامه ریزی شده می دانم اما به جامعه مسلمانان توصیه می کنم ضمن اعتراض مدنی به این اقدام نژادپرستانه و نفرت انگیز مشتی نژاد پرست اروپائی و غربی از هر نوع خشونت یا عملی که باعث مظلوم نمائی این افراد ذاتا فاشیست و نژاد پرست شود خودداری کنند بعید نمی دانم سرویس های جاسوسی بخواهند از این امر جهت خراب کردن بیشتر چهره مسلمانان استفاده کنند.



دوستان


اعتراÙ?ات ÙŠÚ© متهم
Taraneh Majhol
Ciasat Iran

 


for link to me